پست‌ها

نمایش پست‌ها از آوریل, ۲۰۲۱

این و آن ...!

تصویر
سال گذشته بیماری شدیدی داشتم ، طوری که ماهها در بستر افتاده بودم. بعد از افاقه مختصری که داشتم دوست داشتم ساعات بیشتری را در بیرون خانه باشم تا روحیه ام را تقویت کنم. به جاهایی سر می کشیدم که در حالت عادی محال است حتی از جلو آن رد شوم و با کسانی هم صحبت می شدم که در حالت معمولی هیچ اعتنایی به آنها نمی کنم. تعطیلی اماکن عمومی هم معضلی دیگر بود.  قبلا فضای سبزی را هنگام مسافرت با تراموا از بالای پل دیده بودم که تخمین زده بودم در حالت معمولی نباید افراد عادی ترددی در آنجا داشته باشند و کنجکاو بودم که آیا الان هم به همان خلوتی می تواند باشد!؟  یک روز مختصر خوراکی و آب برداشتم و عصا در بغل راهی آنجا شدم.  نیم ساعتی روی نیمکتی استراحت می کردم که دو نفر یکی پس از دیگری پیدا شدند. از قضا با یکی از آنها مدتها قبل در بازار هفتگی آشنا شده بودم. پس از احوالپرسی آنها بیشتر از مقررات منع آمد و شد و بیماران و کشته شدگان اپیدمی صحبت می کردند و کارهایی که حکومت باید بکند!  نمی دانم چطور شد صحبت آنها به فمنیسم هم کشیده شد ، دو دیدگاه کاملا متفاوت با هم داشتند. مشروح صحبت هایشان را تا جاییکه در خاطرم مان

کلاب هاوس ...!

تصویر
با عرض معذرت  من از شبکه کلاب هاوس و عضویت آن چیزی نمی دانم ولی تا جاییکه می دانم داد کسانی که با تیپا از اطاق گفتگوی کلاب هاوسی فارسها! بیرون انداخته شده اند در آمده است. رفیق محترم وقتی ادعا می کنید ۷۰ درصد جمعیت کشور با شما هستند، خودتان چرا در کلاب هاوس  اطاق گفتگو باز نمی کنید !؟    البته حق دارید چون حتی تلویزیون‌های  شما  سرجمع سیصد نفر مخاطب در میان مردم ندارند!  چه برسد که تشریف ببرید کلاب هاوس! 

کچل های ملی ...!

تصویر
    در ابتدا می خواهم حکایتی عامیانه را که از داستانهای مثنوی مولوی اقتباس شده است ، بازنویسی کنم. «حجره داری طوطی سخنگویی داشت. اما پرحرفی و زیاده گویی کار دست او داد و روزی حجره دار که از پرحرفی طوطی خیلی کلافه شده بود کنترل خود را از دست داد و ظرف روغن داغی را که دستش بود به طرف طوطی پرتاب کرد. روغن داغ سر طوطی را سوزاند و تمام پرهای کله اش ریخت و کاملاً کچل شد. از آن روز طوطی لب بست و دیگر چیزی نگفت. حجره دار و مراجعین بسیار کنجکاو بودند که علت سکوت طوطی را بدانند و ساعتها با او حرف می زدند و داستانها برایش تعریف کردند تا بلکه او دوباره سخن بگوید ولی تمام تلاش آنها بیهوده بود و طوطی کچل حجره دار سخنی نگفت که نگفت ...! مدتی طولانی گذشت و همه به سکوت طوطی کچل عادت کردند. اما یکروز اتفاق عجیبی افتاد. به محض ورود یک مشتری که سرش کاملا کچل و مثل آئینه می درخشید، طوطی با صدای بلندی شروع به خندیدن کرد!   حجره دار که هم خوشحال و هم بسیار متعجب و کنجکاو شده بود از طوطی علت خنده اش را پرسید. طوطی در پاسخ او گفت: این مرد کچل در حجره ای کار می کرده است و بخاطر پر حرفی هایش روزی صاحب حج

جنگل ...!

تصویر
حیوانات جنگل طبق عادت همه ساله اول بهار  جمع شده بودند تا خانواده شیرها قویترین نفر خود را معرفی و اهالی جنگل نیز با او بیعت نمایند.   اما کارها طبق برنامه پیش نرفت. وسط مراسم الاغی که از یکنواختی مراسم خسته شده بود با صدای بلندی عرعرکرد. چند نفر از اهالی جنگل محض شوخی خیلی خونسرد پچ پچ کردند «خرسلطان شد»  واین صداها رفته رفته واضحتر شد و به گوش همه رسید و به دنبال آن همه به سرعت جلسه را ترک کردند حتی نعره های ناخرسند شیرها نیز آنها را متوقف نکرد.   شیر برگزیده به دادگاه جنگل شکایت کرد. جغد با دقت به حرفهای او گوش داد و با تذکر اینکه اهالی جنگل حق دارند سلطان خود را  انتخاب کنند علت عصبانیت او را پرسید. شیر در جواب گفت:  برای من زیاد مهم نیست حتی راضی هم هستم چون نه مسئولیتی دارم و بدون هیچ مشکلی هر چقدر هم بخواهم شکار میکنم و هیچ کسی هم نمیتواند از من حساب بخواهد. فقط مشکل این است که این الاغ نه میآید منزل سلطانی و دفتر و دستک را بگیرد وقتی هم من میروم به سراغش ، فرار میکند و مخفی میشود و به هر حیوانی هم که میرسد میگوید که «شیر از من میترسد و در بدر دنبال من میگردد تا با من بیعت کند و

کتاب و عشق ...!

تصویر
آدم هبوط کرد بدون اینکه کتابی در دست و عشقی در سینه داشته باشد. خدایان کتابی نداشتند و با عشق غریبه بودند. بهشت نیز جایی نبود که در آنجا کتاب و عشق برای ساکنان آنجا معنایی داشته باشند.  آدمی با تکاپویی بی وقفه در طول اعصار ،  برای درک حقیقت و فهم چیستی خود و جهان کتاب را خلق کرد و برای مفهوم و معنا بخشیدن به حیات خویش ، عشق را خلق کرد. به صراحت می گویم کتاب و عشق را انسان آفرید و خلق کرد. کتاب و عشق دارایی مشروع بشریت هستند ولی افسوس که حضرت دجال (دنیای تک چشمی دیجیتال) کمر به نابودی هر دو بسته است و تا کنون موفق هم بوده است ....!

عضویت

  وبگاه بروز رسانی شد.  برای اینکه امکان مشاهده و دسترسی به متن کامل مقالات و نوشته ها ومطالب اختصاصی وبگاه را داشته باشید ، لازم است مشخصات و ایمیل خود را اعلام فرمائید.                                           کاظم محمدزاده