کچل های ملی ...!

  


در ابتدا می خواهم حکایتی عامیانه را که از داستانهای مثنوی مولوی اقتباس شده است ، بازنویسی کنم.

«حجره داری طوطی سخنگویی داشت. اما پرحرفی و زیاده گویی کار دست او داد و روزی حجره دار که از پرحرفی طوطی خیلی کلافه شده بود کنترل خود را از دست داد و ظرف روغن داغی را که دستش بود به طرف طوطی پرتاب کرد.

روغن داغ سر طوطی را سوزاند و تمام پرهای کله اش ریخت و کاملاً کچل شد. از آن روز طوطی لب بست و دیگر چیزی نگفت. حجره دار و مراجعین بسیار کنجکاو بودند که علت سکوت طوطی را بدانند و ساعتها با او حرف می زدند و داستانها برایش تعریف کردند تا بلکه او دوباره سخن بگوید ولی تمام تلاش آنها بیهوده بود و طوطی کچل حجره دار سخنی نگفت که نگفت ...!

مدتی طولانی گذشت و همه به سکوت طوطی کچل عادت کردند. اما یکروز اتفاق عجیبی افتاد. به محض ورود یک مشتری که سرش کاملا کچل و مثل آئینه می درخشید، طوطی با صدای بلندی شروع به خندیدن کرد!  حجره دار که هم خوشحال و هم بسیار متعجب و کنجکاو شده بود از طوطی علت خنده اش را پرسید. طوطی در پاسخ او گفت: این مرد کچل در حجره ای کار می کرده است و بخاطر پر حرفی هایش روزی صاحب حجره را عصبانی کرده است و حجره دار نیز روغن داغ بر سر او ریخته و او کچل شده است! »

 

حکایتی مشابه این داستان نیز در بطن حرکت ملی رخ می دهد.

«تشکیلات میللی یول» اخیراً با انتشار بیانیه ای که انتشار متن تفصیلی آن که خیلی از مناسبات و کاستیهای باشندگان منتسب به حرکت ملی را به چالش خواهد کشید ، به آتیه موکول شده است ، بنا به دلایلی که اختصاراً شمارش شده است فعالیت های علنی تشکیلاتی خود را معلق نموده است!

«در خانه اگر کس است      یک حرف بس است»

این تصمیم تشکیلات میللی یول تمامی احزاب و سازمانها و تشکلهای منسوب به حرکت ملی را با یک شوک روانی مواجه ساخته است. احزاب و سازمانهایی که حتی خبر های مربوط به تصادف جاده ای و یا قیمت مرغ و سیب زمینی را در سر تیتر صفحات خود قرار می دهند ، چنان از این اقدام شفاف و مردم سالارانه کمیته مرکزی تشکیلات میللی یول غافلگیر شده اند که حتی از پخش خبر آن دست و پایشان می لرزد ، چه برسد به اینکه تحلیل یا نظری راجع به این رویکرد دموکراتیک میللی یول ارائه بدهند.

اما طبق معمول داروغه های خود خوانده شهر غافل ننشسته و این تصمیم تشکیلات میللی یول را دلیلی بر اثبات ادعاهای منجم مآبانه خویش قرار داده و اظهار فضل و کرامات مجدد نموده اند !

اما جالب تر اینکه این داروغه های خود خوانده همانند طوطی داستانی که روایت کردم ، ماجرا را تنها از موضع و اندیشه و افکاری که خودشان در سر دارند و صد البته شخصاً مطالبه گر هستند نه نقاد و مصلح ! فهم و قیاس کرده و تصمیم اتخاذ شده از ناحیه تشکیلات میللی یول را تنها از حیث «مشکلات مادی» در بوق و کرنای خود قرار داده اند و این در حالی است که در متن بیانیه تعلیق تشکیلات به ایجاز حداقل 21 دلیل برای تعلیق بیان شده است و مشکلات مادی ناچیزترین دلیل بوده و است!

قضاوت را نه به دیگر داروغه ها و خودلیدر خوانده های حرکت ملی بلکه به ملت تورک آزربایجان جنوبی وا می گذارم و تنها خطاب به این کلاغهای کچل حرکت ملی به زبان حال مولانا می گویم:

«کار پاکان را قیاس از خود مگیر ... »

 

               کاظم محمدزاده*

 

 

·            این نوشته نظر شخصی نویسنده می باشد.        

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

چشمان باز ...

توجیه اشغالگری

دلی ملی لر دسته سی ...